المزيد من المعلومات

پرس و جو جمع پردازش معنی

زبان پرس و جو - معنی در دیکشنری آبادیس

دانشنامه آزاد فارسی. زبان پرس وجو (رایانه) (query language) بخشی از زبان پردازش و مدیریت داده ها که به ویژه مرتبط با بازیابیو نمایش داده های یک پایگاه داده ایاست. در پاره ای اوقات واژه مذکور به کل زبان ...

پرس جو - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی پرس جو - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

پرس و جو - معنی در دیکشنری آبادیس

پرس و جو (رایانه)(Query) مجموعه ای از پرسش های ویژه به منظور دستیابی به داده های خاص. همچنین به استخراج داده ها از یک پایگاه داده ای و ارائه آن ها جهت کاربران، اطلاق می شود.

جست‌وجوی پرس و جو واژه‌یاب

لغت‌نامه دهخدا ریش ریش . (ص مرکب ) ریشه ریشه . (ناظم الاطباء). تارتار. از هم جدا شده . از هم شده به دراز و با قطعات باریک : ریش ریش شدن جامه . پاره پاره به درازا. با کردن و شدن صرف شود. (یادداشت مؤلف ). شرحه شرحه . چاک چاک . پاره

پردازش پرس و جو دانلود مقالات ISI ...

پردازش پرس و جو موثر در پایگاه داده های فضایی بزرگ: یک مطالعه عملکردی Efficient query processing on large spatial databases: A performance study

پرس و جو به انگلیسی - معنی در دیکشنری ...

تحقیق، رسیدگی، باز جویی، سراغ، خبر گیری، جستار، پرس و جو، استعلام، پرسش، استفسار، سئوال query (اسم) تردید، جستار، پرس و جو، پرسش، استفسار، سوال

ترجمیک دیکشنری تخصصی معنی پردازشگر ...

دیکشنری ترجمیک مجموعه ای غنی و پویا از لغات ترجمه شده توسط مترجمان ترجمیک است. دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی به شما کمک می کند معنای لغات را به خوبی پیدا کنید.

معنی پرس+و+جو فرهنگ گنجواژه واژه‌یاب

404 متأسفیم! صفحه‌ای پیدا نشد.

معنی پرس در فرهنگ معین جدول یاب

پرس (گویش مازندرانی): خس و خاشاک، خس و خاشاک جمع شده در آب مقابل سد و بند چوبی ; پرس (فرهنگ فارسی هوشیار): فرانسوی فشار، منگنه فرانسوی خورا (اسم) پرده پوشش، آنچه از جامه که بر در و مانند آن آویزند ...

<< Previous:تجهیزات استخراج معادن برای شهر فروش رساند
>> Next:المورد الحجر الجيري في المملكة العربية السعودية

المزيد من المعلومات